((فرانسوا ولتر))

من دشمن تو و باورهاي تو هستم، اما آماده ام در راه آزادي باورهايت، جان خود را فدا كنم.

۱۳۹۵ آذر ۲۹, دوشنبه

از این غربت به غربتی دیگر ( 18 دسامبر روز مهاجرت )

در این مقاله چکیده ای کوچک از وقایع نقض فاحش حقوق بشر در ایران نسبت به جوانان و دانشجویان در ایران و دلایلی که موجب می شود جوانان ایران دست به مهاجرت بزنند را بیان کنم .
جوانان و یا همان دانشجویان مهمترین بخش یک جامعه به حساب می آیند و فرهنگ آن ها ، تربیت آنها و آینده آن ها همان آینده یک جامعه و کشور می باشد و حتی آینده یک کشور می تواند بر وقایع دنیا نیز تاثیر بگذارد و این مطالب به صورت زنجیر وار به هم مرتبط می شوند . بدین دلیل مناسب دانستم موضوع  دلایل مهاجرت اجباری دانشجویان و جوانان ایران را برایتان بیان کنم .
قبل از هر چیز اشاره ای کنم به یکی از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :
ماده 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین بیان می دارد :
1.    هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جا به جایی حرکت از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر  و اقامت در [در هر نقطه‌ای] درون مرزهای مملکت است.
2.    هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.
با توجه به این ماده ما متوجه می شویم که مهاجرت برای هر انسانی آزاد می باشد و هر شخص می تواند برای ادامه تحصیل و یا شغل مناسب به صورت قانونی مهاجرت کند . لذا مطلبی که من می خواهم به آن اشاره کنم مهاجرت جوانان ایران ، نه برای کار و تحصیل و به شکل قانونی بلکه بصورت اجباری و غیر قانونی می باشد .
متاسفانه با وضعیت تاسف بار حقوق بشر در ایران و سرکوب ها و خاموش نگه داشتن اندیشه های نو و تازه ی جوانان و دانشجویان توسط جمهوری اسلامی ، این بخش از جامعه با فشار های اجتماع هر کس به شکلی خود را مجبور به تخلیه می کند . همانطور که شاهد آن هستیم بخشی از جامعه جوان ایران به سوی مواد مخدر و ناهنجاری کشانده می شوند ، شاید برای بعضی سخت باشد تا بدین باور برسند امام من خود به عنوان یک جوان که از جامعه ی ایران هستم ، خیلی از این جوان ها که حتی بعضی دانشجو های نمره ممتاز دانشگاه ها هستند ، دلیل پیوستند آن ها به این گروه های نا هنجار و استفاده از مواد مخدر را راهی برای مبارزه با این رژیم می دانند و دلیل آن نیز نبود آگاهی ، آشنا نشدن جامعه ی جوان با چگونگی مبارزه با نقض حقوق بشر و یا این دولت می باشد .
بخشی دیگر از این جوان ها که آشنایی بیشتری با حقوق بشر دارند و کمی روشن فکر تر می باشند با فشار جامعه و فشار سنگین از سوی دولت بر آن ها به زبان می آیند و اعتراض خود را به نقض فاحش حقوق بشر بیان می دارند . و متقابلا دولت جمهوری اسلامی نیز با آن ها برخورد سخت می کند .
هر دوی این بخش از جوانانی که اشاره کردم در حال حاضر بخش اعظم مهاجران ایرانی را در بر گرفته اند . بخشی برای نبود آزادی حقوقشان و وضعیت سیاسی بسیار بد ایران و بخشی برای نبود آزادی تفریح و خواسته هایشان . البته هر دوی این دسته از جوانان از وضعیت بد مالی و اقتصادی ایران شاکی و نا راضی می باشند .
من فکر می کنم یکی از مهمترین خواسته های یک دانشجو به هنگام تحصیل آرامش فکری و آزادی در فعالیت ها دانشجویی او می باشد تا بتواند به خوبی به تحصیل خود ادامه دهد ، که این وضعیتی است که در ایران بسیار به سختی به وجود می آید و یا اصلا به وجود نمی آید . سرکوب ها و فشار های دولت اسلامی ایران بر زندگی و شیوه ی دنشجویان سبب می شود جوانان را از جامعه دور نگه دارد و جوانان برای یافتن قابلیت های خود اقدام به فرار از کشور می کنند تا شاید بتواند در کشور های پیشرفته خود را پیدا کرده و آزادانه تحصیل و زندگی کنند .
این فشار ها  بعضی اوقات حتی دلیل مرگ دانشجویان می شود برای مثال :
خودکشی یک دانشجو در خوابگاه بهشت دانشگاه دریا نوردی چابهار . وی دانشجو ترم سوم مترجمی زبان و اهل شیراز بوده است که صبح بر اثر حلق آویز شدن جان خود را از دست داده است.
بخشی دیگر از جوانانی که مجبور به مهاجرت می شوند نا توان ماند در ادامه ی تحصیل خود می باشند . مسیحیان ومخصوصا بهاییان بخش اعظم این جوانان را در بر می گیرند . در ماه اخیر بیش از 2000 امضا جمع آوری شده از سوی بهاییان برای امکان ادامه ی تحصیل به رئیس جمهوری ایران " روحانی " ارسال شده که متاسفانه هیچ تاثیری نیز نداشته و همچنین به جامعه ی جوان و دانشجویان بهایی امکان تحصیل نمی دهند و حتی به شکل بدی با آن ها رفتار می کنند . این با توجه بدین است که در ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر حق آزادی و اندیشه و دین را به تمامی ملت داده است و همچنین در ماده 26 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر اشاره می کند که آموزش و پرورش حق همگان است .
باید اشاره کرد که مهاجرت در گفتار بسیار آسان است اما وقتی عملی شود بسیار سخت خواهد بود . این سرنوشت سرنوشتی است که جمهوری اسلامی برای جوانان جامعه ی ما به وجود می آورد و آن ها را مجبور به ترک ایران می کند .
وضعیت بد اقتصادی در ایران جوانان را مجبور به ترک کشور می کند . دولت جمهوری اسلامی و سران آن با فروش نفت و گاز و به هر شکل اختلاص جیب های خود را پر می کنند و وضعیت کشور را با سیاست های کثیفی که به کار می گیرند به فلاکت می رسانند و در این میان بیشترین ضرر و لطمه به جوان هایی مرسد که آینده ساز آن کشور می باشند و نیاز به آرامش برای زندگی دارند . ما بسیار دانش آموز و دانشجویانی داریم که کارگری می کنند تا فقط بتوانند کمکی به خانواده کرده باشند و از تحصیل یا بدین شکل بگویم از آینده خود باز می مانند .
اما تمامی این مهاجران که از ایران خارج می شوند همگی یک درد مشکل مشترک دارند و آن نبود حقوق بنیادین در ایران است . دولت حمهوری اسلامی با سرکوب دانشجویان و نفض حقوق بشر آزادی را بر جامعه صلب کرده است و هر گونه اعتراضی را نسبت به وضعیت حقوق بشری را سریعا سرکوب می کنند و این دلیلی می باشد که جوانان به دنبال آزادی وحقوق خود از ایران خارج می شوند .
و در نهایت صحبت های م را با یک حکایت قدیمی به پایان برسانم :
گویند روزی ملا نصرالدین از محلی میگذشت
دید فردی را شلاق میزدند، علت را جویا شد,
گفتند: شراب خورده
ملا گفت خوب بخورد مگر چه میشود؟
گفتند شراب حرام است.
ملا پاسخ داد برای چه حرامست؟
گفتند چون به بدن ضرر میرساند ودر قرآن آمده هرچه به بدن ضرر زند حرام است
ملا گفت خدا را هزار مرتبه شکر که شلاق ،  نه به بدن ضرر می زند و نه به آبرو...!!!،،،!!!
این است وضعیت حکومت ما !



۱۳۹۵ آذر ۱۹, جمعه

۹ دسامبر مبارزه با فساد و وضعیت فساد در ایران

در حقیقت وظیفه حکم می کند که وقایع را بگوییم و به گوش مردم برسانیم تا شاید تهفه نا قابلی از بخشی کوچک از وضعیت جامعه ، فساد و شیوه ی نا عادلانه در پیش گرفته حکومت جمهوری اسلامی را در مقابل مبارزه با فساد گردد .
قبل از هر چیز تعریفی کوچک از فساد را برایتان بیان می کنم :
واژه‌ی فاسد در لغت به معنی تباهی است. واژه‌ی لاتین آن برای نخستین بار توسط ارسطو و بعدها سیسرون به‌کار رفت. در مباحث فلسفی، الهی یا اخلاقی، فساد به انحراف معنوی یا اخلاقی از یک ایده‌آل گفته می‌شود. بنا بر تعریفی فساد به معنی استفاده‌ی غیرمجاز از قدرت عمومی برای منافع خصوصی است.
فساد شامل اعمال متعددی ازجمله رشوه و اختلاس می‌باشد. فساد دولتی یا سیاسی زمانی اتفاق می‌افتد که یک مسئول یا کارمند دولتی از ظرفیت‌های رسمی برای مقاصد شخصی بهره‌گیری کند.
همچنین در قوانین حقوق بشر ما کنوانسیون مبارزه با فساد را داریم .  کنوانسیون مبارزه با فساد سازمان ملل متحد در دسامبر 2005 قوت اجرائي پيدا كرد و 154 عضو، دو سوم اعضاء سازمان ملل متحد آن را تصویب نمودند. این کنوانسیون اعضاء را به پیشگیری و جرم انگاری فساد، ارتقاء سطح همکاریهای بین المللی، استرداد دارائی های سرقت شده، ارتقاء کمکهای فنی و تبادل اطلاعات میان هر دو بخش خصوصی و عمومی ملزم می نماید. این کنوانسیون تدابير اساسي در چهار حوزه را معرفی می نماید: پیشگیری، جرم انگاری، همکاری بین المللی و استرداد دارائی ها. شاید بسیار ناراحت شوید اما این حقیقت است که ایران از سوی سازمان شفافیت بین الملل یکی از فاسدترین کشور های جهان شناخته شده است . باید بدانیم فساد در ایران کاملا نهادینه شده است و حتی کارشناسان بسیاری برای مثال احمد تولکلی ، اقتصاد دان به این نتیجه رسیدن که ایران به مرحله فساد سیستماتیک رسیده است .
 در حال حاضر کمتر کسی هستش که از وضعیت بد و نا گوار فساد در ایران در تمامی زمینه ها ( فساد مالی ، فساد حقوقی ، فساد سیاسی و فساد جامعه از جمله وجود و توزیع مواد مخدر به درون مردم )‌ بی خبر باشد ،‌ و این وظیفه ی ما فعالین هستش که این فساد ها را فاش و به گوش مردم و جهانیان برسانیم .
برای مثال همین چند روز پیش یکی از ورزشکاران فوتبالیست "مسعود شجاعی " از فساد مالی و اخلاقی در فوتبال و جامعه انتقاد کرده بود . تجاوز به کودکان کار، تخلفات مالی و اخلاقی در فوتبال، بدرفتاری با مهاجرین و فساد در رسانه‌ها، موضوعاتی است که شجاعی با صراحت درباره‌اش صحبت کرده است.با توجه به زیاد بودن فساد ها در تمامی زمینه های فساد چگونگی شروع و یا از کدام موضوع شروع کردن را نمی دانم ، ولی فکر می کنم بهتر است اول به فساد سیاسی و قوانین ایران اشاره ای کنم .
لازم به ذکر است در بین اداره جات بیشترین میزان فساد در شهرداری های ایران وجود دارد .
حداد عادل، نماینده مجلس شورای اسلامی، دریافت رشوه از سوی نمایندگان مجلس را "عادی" می‌داند. وی معتقد است پول گرفتن نمایندگان برای کمک به امر انتخابات امری جاری و مرسوم در همه دوره‌ها بوده چرا که نمایندگان سرمایه دار نیستند که بتوانند هزینه های لازم در مسیر انتخابات خود را تامین کنند بالاخره از یک جایی کمک می گیرند و این یک امر بدیهی است.عابد فتاحی عضو مجلس شورای اسلامی می‌گوید که شدت فساد در جمهوری اسلامی به حدی است که حتا خود نماینده‌ها نیز برای پی‌‌‌‌گیری و انجام بسیاری از کارها مجبور به پرداخت رشوه هستند. وی تاکید دارد که در جمهوری اسلامی، فساد و رشوه و اختلاس به یک نوع هنجار تبدیل شده استفساد در قوانین ایران از خود قوانین که بعضی نقض حقوق بشر هستند ، برای مثال قوانین که آزادی را به هر شکل سلب می کند وجود دارد تا فساد در مجریان قانون در ایران . یکی از مطالبی که می شود اشاره کرد وجود پولشوی و یا باجگیری و رشوه گیری در تمامی ادارجات چه خصوصی چه دولتی می باشد از خرید جریمه و یا خرید بازداشتی های کوتاه در کلانتری ها تا باجگیری در زندانی همانند زندان اوین که شناخته ترین زندان جمهوری اسلامی می باشد .
این امر بسیار عواقب منفی در پی خواهد داشت ، هم به شکل عادت کردن و عادی سازی متقلب بودن و یا دور زنی قوانین در جامعه و هم فاسد شدن روند اداری و قانونی در تمامی بخش ها جامعه . یعنی رفته رفته این روند به شکلی تغییر خواهد کرد که هر کس هر چه زور بیشتری داشته باشد به اصطلاح باجگیری بیشتری می کند چرا که قوانین در ایران به اجرا در نمی آید و یا قوانین خودشان ضد حقوق بشر می باشند و متاسفانه جمهوری اسلامی اجازه نفوذ جوامع حقوق بشری و فعالین حقوقی برای برسی و درست کردن قوانین را نمی دهد .
در ایران گسترش فساد، آن هم فساد سازمان یافته سیاست‌های دولت را در تضاد با منافع اکثریت قرار داده و از این طریق به کاهش اثربخشی دولت‌ها در هدایت امور انجامیده است. در نتیجه اعتماد مردم را نسبت به دستگاه‌های دولتی و غیردولتی کاهش داده، بی‌تفاوتی، تنبلی و بی‌کفایتی در سطح جامعه را موجب شده است.در حقیقت شاید شنیده باشید که می گویند ستون های یک دولت و یک کشور مردم آن کشور است اما باید اشاره شود مردم یک جامعه دقیقا مانند یک کامپیوتر هستند که شما به آن ها برنامه می دهید و دستور و آن ها نیز انجام می دهند . این برنامه ها و دستور ها دقیقا نقش همان قوانین و مجریان قانون را ایفا می کنند ، فقط با این تفاوت که یک راه برای جلوگری از مشکل وجود دارد و آن " اطلاعات و آگاهی " مردم جامعه می باشد تا فساد را در جامعه کنترل کنند .
نقش ما فعالین نیز دقیقا اطلاع رسانی و یاری کردن در آگاهی مردم نسبت به فساد ها و نقض حقوقی آن ها می باشد تا فریب بازی دولت را نخورند . من شخصا می توانم با جرات بگویم متاسفانه از 30 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق کودک و زنان بیش از 90 درصد حقوق ، در ایران نقض می شود و این خود بزرگترین فساد در این رژیم می باشد و با معترضین و فعالین حقوق بشر که برای بهبود شرایط تذکر و یا اعتراض می کنند و یا برای مثال در جهت مخالف آب جاری در وضعیت بد و فاسد ایران شنا می کنند تنها نتیجه اش از سوی دولت ایران سرکوب بسیار سنگین می باشد .
شرایط اقتصادی بد در ایران دلیلی دیگری است که وضعیت ادارجات و جامعه را از ابعاد کوچک تا بزرگ در بر گرفته است و رشوه خواری و دزدی ها زیاد تر شده است . باید توجه داشت که بزرگترین مبارز با فساد در کشور ها ، دولت آن کشور می باشد که متاسفانه دولت جهوری اسلامی ایران خود یکی از به وجود آورندگان بزرگترین فساد ها می باشد .
یکی دیگر از مثال هایی که می شود در مورد فساد از سوی و یا در جمهوری اسلامی می باشد ، توزیع مواد مخدر و سیاست های تخریب کننده ی جمهوری اسلامی با استفاده از مواد مخدر می باشد . همانطور که می دانیم سپاه قدس ایران یکی از بزرگترین توزیع کننده های مواد مخدر می باشد . بر عکس تمامی دولت های پیشرفته و غربی در ایران مشروبات الکلی را ممنوع و اشد مجازات را برایش گذاشته اند و از ورود مشروبان به کشور جلوگیری می کنند ولی متاسفانه مواد مخدر را به راحتی توزیع و با قیمت بسیار پایین می فروشند واز این راه ، دولت جمهوری اسلامی هم از فروش مواد مخدر و هم از به اصطلاح اخاذی از پخش کننده های مواد مخدر که برای مدتی با چراغ سبز خود دولت کار می کنند کسب در آمد می کند .
این وضعیت فساد کشور به جایی کشیده شده است که ما امروزه متاسفانه شاهد کارتن خواب های بسیار زیادی شده ایم و همچنین شاهد زنان معتاد و تن فروش که با روسپی گری بخشی دیگر از فساد جامعه را به خود اطلاق می دهند و این همان سیاست هایی است که خود دولت جمهوری اسلامی در پیش گرفته است .
متاسفانه در حال حاضر فعالین حقوق بشر و مردم دوست در ایران فعالیتی نمی توانند انجام دهند تا کمی وضعیت اسف بار را آرام کنند و یا با کوچک ترین نظر و یا اعتراض با واکنش بسیار تند دولت رو به رو می شوند و این خود سبب می شود که کمک مردمی نیز برای جلو گیری از فساد از بین برود و موضوع بسیار مهم این می باشد که بخشی از مردم که در ادارجات ، مدارس و در کل جامعه مشغول کار می باشند و مخالف با فساد مالی و ... هستند با توجه به وضعیت کنونی و زیاد بودن فساد آن ها هم نا خواسته مجبور به داخل شدن به این وضعیت اسف بار می شوند .
من لازم می دانم دوباره برایتان ذکر کنم ، اقتصاد نا مطلوب و نا مناسب یکی از تاثیر گذارترین دلایلی می باشد که فساد را به وجود می آورد . از کوچکترین فساد ها می شود خرید جریمه های رانندگی در جاده ها ، خرید نمره در دانشگاه و یا مدارس ، خرید حتی نوبت کار های اداری و .... را اشاره کرد .
با وجود این دولت باید تلاش کند تا وضعیت بهتری را به وجود بیاورد اما متاسفانه دولت ایران خود چون به وجود آورنده و خواهان فساد می باشد هیچ بودجه و یا فکری در نظر نمی گیرد تا کمی وضعیت را بهتر کند و این برگ برنده ای برای جمهوری اسلامی می باشد که بتواند حتی مردم بی گناه را و یا فعالین حقوق بشر را به دار بیاویزد و در نهایت به عام مردم بگوید جرم این افراد مفسد فی العرض بوده است و ...
در انتها باید اشاره کنم که ما فعالین و معترضین به نبود حقحق بشر در ایران سبب تمامی این معضلات و مشکالت و همچنین زیاد شدن فساد این دولت جمهوری اسلامی می باشد و امیدواریم که هر چه زودتر وضعیت ایران بهبود یابد .
   

۱۳۹۵ آبان ۲۹, شنبه

21 نوابر روز جهانی تلویزیون

با توجه به نزدیک شدن به ۲۱ نوامبر روز جهانی تلویزیون باید اشاره کرد که فعالین حقوق بشر  برنامه های مختلفی که  موجب گسترش صلح  ، توسعه ی اجتماعی ، تقویت مسائل فرهنگی جامعه و تبلیغ آزادی بیان و قوانین صحیح جهانی می باشد را تحسین می کنند و در مقابل با حکومتی چون حکومت جمهوری اسلامی که از با استفاده از برنامه هایی که مشخصا کاربرد سیاسی دارد  و تلاش به ترویج اسلام و شست و شوی مغزی مردم را دارد ، مبارزه و محکوم می کنند .
تلویزیون یکی از تاثیر گذار ترین رسانه های عصر حاضر می باشد که مشخصا طبق قوانین حقوق بشری برنامه ها وشبکه ها محق به آزادی در فعالیت هایشان می باشند با توجه به این که باید بر نامه هایشان در راه گسترش صلح و آموزش صحیح فرهنگی باشد .
امروزه متاسفانه در جمهوری اسلامی با نبود آزادی بیان ، اندیشه و رسانه ها با ضعیف تر و بی کیفیت تر شدن رسانه از جمله تلویزوین مواجه شده ایم . ما شاهد های دستگیری پی در پی ، ممنوع تصویر شدن ، و رمیه شدن مجری های تلویزیونی هستیم که این امر نشان گر آزاد نبود رسانه ها و همچنین نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی می باشد .
باید تئجه داشت که رسانه ها چه بصورت اینترنتی و چه تلویزیون یکی از مهمترین مواردی می باشند که می توان با استفاده از آن به صورت مستقیم با مردم جامعه ارتباط و در راه فرهنگ سازی از آن ها استفاده کرد به همین دلیل سازمان های جهانی و حقوق بشری  از فعالیت شبکه‌های تلویزیونی مستقل و هم‌چنین تولید برنامه‌هایی که به صلح، توسعه‌ی اجتماعی و اقتصادی و تقویت مسائل فرهنگی جامعه منجر می‌شود، حمایت به‌‏عمل  می آورد
همچنین وظیفه ی هر انسان  می باشد که از حق آزادی رسانه ها دفاع کند  و مشخصا به جمهوری اسلامی اعتراض می کنم چرا که دلیل خفقان ها در ایران می باشد و به عنوان یک دولت نقض کننده حقوق بشر نه فقط آزادی بیان بلکه بسیاری از موارد حقوق مردم جامعه .
همچنین تلویزیون یکی از تاثیر گذارترین مواردی است که بر روی جامه ی جوان و کودکان تاثیر بسزایی می گذارد . متاسفانه از همین امر ، جمهوری اسلامی ایران استفاده کرد و می کنند و بر روی جامعه ی جوان تاثیر می گذارد و بشکلی که این دولت نیروی جوان را برای خود می خرد ، همانطور که می توان دید درصدی زیادی از جوانان در بسیج های محل و شهرشان عضو می شوند ، نیرویی که توسط سپاه ایران اداره می شود .
از سویی دیگر متاسفانه هیچ برنامه ی شاد ، متنوع و سرگرم کننده در رسانه های اران و تلویزیون ایران وجود ندارد و این یکی از دلایلی می باشد که مردم از فقر فرهنگی و همچنین یکی از بزرگترین تاثیر هایی که در حال حاضر شاهد هستیم ، عصبی شدن مردم می باشد .
مشخصا زمانی که مردم جامعه ایران یکی از غمگین ترین جمعیت جهان را تشکیل می دهند و دولت جمهوری اسلامی هیچ کاری برای بهبود این وضعیت انجام نمی دهد و هیچ برنامه ای نیز برای کمی لبخند وشادی در برنامه های تلویزیونی ایران جای ندارد ، مردم از عصبی شدن و تخلیه نشدن مانند بمبی می شوند که هر لحظه احتمال منفجر شدن دارند .
برای مثال اخبار ها  و گفتار های مجری های تلویزیونی بشکلی می باشد که دولت های غربی را دشمن ، دین های دیگر را حرام و دروغین ، دولت جمهوری اسلامی را حامی مردم و اسلام گرایی را ترویج می کنند و این امر می تواند بر روی افکار عمومی تاثیر بگذارد .  
ما جمهوری اسلامی را به عنوان یک دولت نقض کننده حقوق بشر و تخریب فرهنگ و جامعه ی جوان در ایران و آزاد نگذاشتن رسانه و بیان محکوم می کنیم.
امید ما این است که روزی در ایران شاهد آزادی رسانه ها و برنامه های فرهنگی و شاد و همچنین برنامه های را راستای صلح جهانی در تلویزیون ایران باشیم .


   

۱۳۹۵ آبان ۲۳, یکشنبه

نگاهی کوتاه به بخشی از نقض حقوق بشر در آبان ماه 1395

متاس
فانه ما در ایران با گذشت چندید سال و همچنین اعتراضات گسترده و پی در پی جوامع حقوق بشری ما هنوز شاهد نقض حقوق بشر درون ایارن می باشیم .
 در این پست کوتاه اشاره ای به اخبار و رخداد هایی که نقض حقوق انسانی در ایران می باشد را بیان می کنم . 

در آبان  ماه گذشته متاسفانه با اخبار بسیار زیادی  وجود دارد که نشانه گر نقض حقوق بشر درون ایران می باشد قبل از همه با امار اعدامیان شروع می کنم .

با توجه به اعلامیه حقوق بشر ماده 10 

هر انسانی سزاوار و محق به دسترسی کامل و برابر به دادرسی آشکار و عادلانه توسط دادگاهی بیطرف و مستقل است تا در برابر هر گونه اتهام جزایی علیه وی، به حقوق و تکالیف وی رسیدگی کند.
و همچنین

مادهٔ ۱۱

1.   هر شخصی متهم به جرمی کیفری، سزاوار و محق است تا زمان احراز و اثبات جرم در برابر قانون، در محکمه‌ای علنی که تمامی حقوق وی در دفاع از خویشتن تضمین شده باشد، بیگناه تلقی شود.
2.   هیچ احدی به حسب ارتکاب هرگونه عمل یا ترک عملی که مطابق قوانین مملکتی یا بین‌المللی، در زمان وقوع آن، حاوی جرمی کیفری نباشد، نمی‌بایست مجرم محسوب گردد. همچنین نمی‌بایست مجازاتی شدیدتر از آنچه که در زمان وقوع جرم [در قانون] قابل اعمال بود، بر فرد تحمیل گردد.
با توجه به این موارد باید اشاره کنم که این احکامی که حقوق انسانی را در ایران نقض می کنند با  متاسفانه بدون دادگاه های عادلانه وعلنی  در ایران برگزار و حکم صادر  می شود .
برای مثال :
انتقال ۵ زندانی جهت اعدام در ندامتگاه مرکزی کرج
 ۳ آبان ماه ۱۳۹۵: ۵ زندانی در زندان ندامتگاه مرکزی کرج که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده‌اند جهت اجرای حکم به سلول انفرادی منتقل شدند.

سه زندانی در شیراز اعدام شدند

 ۳ آبان ماه ۱۳۹۵: حکم اعدام سه زندانی که با اتهام تجاوز به عنف به اعدام محکوم شده بودند در شیراز به اجرا درآمد.
سازمان حقوق بشر ایران:
دو زندانی در سلماس و دو زندانی در اهواز اعدام شدند

۴ آبان ماه ۱۳۹۵: روز گذشته دو زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر در زندان سلماس و دو زندانی با اتهام قتل عمد در زندان سپیدار اهواز اعدام شدند.
اعدام ۵ زندانی در ندامتگاه مرکزی 

۴ آبان ماه ۱۳۹۵: پنج زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند در زندان ندامتگاه مرکزی کرج اعدام شدند.
اعدام سه تبعه ترکیه پس از سفر اردوغان به تهران

۶ آبان ماه ۱۳۹۵: سه شهروند ترکیه سال ۱۳۹۴، درست یازده روز پس از سفر رجب طیب اردوغان به تهران اعدام شدند.
اعدام دو زندانی در زندان سلماس

 ۱۱ آبان ماه ۱۳۹۵: طی روز گذشته و روزجاری دو زندانی که با اتهامات مربوط به موادمخدر به اعدام محکوم شده بودند در زندان سلماس اعدام شدند.

اعدام سه زندانی در رشت و دو زندانی در خرم‌آباد

 ۱۶ آبان ماه ۱۳۹۵: یک زندانی با اتهام قتل عمد (قتل ناموسی) و دو زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر در زندان لاکان رشت و همچنین دو زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر در زندان پارسیلون خرم‌آباد اعدام شدند.
اعدام شش زندانی در زندان مشهد

۱۷ آبان ماه ۱۳۹۵: شش زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر در زندان وکیل‌آباد مشهد به‌دار کشیده شدند.
عدام دو زندانی در زندان مرکزی مهاباد

۱۷ آبان ماه ۱۳۹۵: دو زندانی که با اتهامات مربوط به مواد مخدر به اعدام محکوم شده بودند در زندان مرکزی مهاباد اعدام شدند.
اعدام دو زندانی در زندان قروه

 ۱۸ آبان ماه ۱۳۹۵: صبح روز جاری یک زندانی با اتهام قتل عمد و یک زندانی با اتهامات مربوط به مواد مخدر در زندان قروه (کردستان) اعدام شدند.
عدام یک زندانی در قزوین و یک زندانی در ملأ عام مردم شیراز

۱۹ آبان ماه ۱۳۹۵: یک زندانی با اتهام قتل عمد در زندان مرکزی قزوین (چوبین‌در) و یک زندانی با اتهام تجاوز به عنف در میدان پیام شیراز و در ملأ عام مردم اعدام شدند.

این بخشی از اعدامیانی بود که جمهوری اسلامی در این ماه اعدام کرده بود البته لازم به ذکر هست که این آمار احتمال کمبود و ناقص بودن را دارد

مطالبی دیگری که می شود اشاره کرد به ادامه ی احکام شکنجه در ایران می باشد .

با توجه به مادهٔ ۵اعلامیه جهانی حقوق بشر : 

هیچ‌کس نمی‌بایست مورد شکنجه یا بی‌رحمی و آزار، یا تحت مجازات غیرانسانی و یا رفتاری قرارگیرد که منجر به تنزل مقام انسانی وی گردد
ما در آبان ماه گذشته شاهد : 

نابینا کردن چشمان یک زندانی بوده 
 ۱۸ آبان ماه ۱۳۹۵: صبح روز جاری درحالی دو چشم مرد قروه‌ای در دادسرای جنایی تهران کور شد که قرار براین بود کههیئت ایرانی گفتگوهای حقوق بشری با اتحادیه اروپا را آغاز کنند.
 و یا دیگر شکنجه و نقض حقوق بشری که می شود اشاره کرد :
دختر ۲۸ ساله مشهدی که در زمان شرکت در جشن تولد یکی از دوستانش بازداشت شده بود به تحمل ۸۰ ضربه شلاق به دلیل شرب خمر محکوم شد . 
دیگر
شلاق در ملاءعام: ضربه بر پیکر عریان روح

مسئولان قضایی شهرستان آبیک قزوین یکی از «اراذل و اوباش» را در میدان اصلی روستای زیاران از توابع بخش مرکزی شهرستان آبیک شلاق زدند؛ ۱۱۰ ضربه شلاقی که در ملاءعام اجرا شد و پیش از اجرای آن پلیس او را در سطح شهر آبیک گرداند.
دیگر اتفاقاتی که افتاد دستگیری چندین تن بعد از تجمعات در 7 آبان بود برای مثال :
بی خبری از همایون پناهی، بازداشت شده هفتم آبان در پاسارگاد

دیگر دستگیری های پی درپی و بدون حکم دادگاه علنی درایران می باشد

 طبق مادهٔ ۱۲

هیچ احدی نمی‌بایست در قلمرو خصوصی، خانواده، محل زندگی یا مکاتبات شخصی، تحت مداخله [و مزاحمت] خودسرانه قرار گیرد. به همین سیاق شرافت و آبروی هیچ‌کس نباید مورد تعرض قرار گیرد. هر کسی سزاوار و محق به حفاظت قضایی و قانونی در برابر چنین مداخلات و تعرضاتی است.
که متاسفانه این حقوق در ایران نقض می شود
اسماعیل عبدی در منزلش بازداشت شد
اسماعیل عبدی عضو هیات مدیره‌ی کانون صنفی معلمان تهران و معلم ریاضیات مدارس اسلامشهر، صبح روز جاری در منزلش توسط ماموران امنیتی بدون ارائه حکم بازداشت شد. پیش از این دادگاه تجدید نظر حکم شش سال حبس اسماعیل عبدی را تایید کرده بود.

در مورد افراد دگر اندیش و بهاییان و یا مسیحی های ایران نیز شاهد نقض حقوق بشر در آبان ماه  بوده ایم

طبق  مادهٔ ۱۸

هر انسانی محق به داشتن آزادی اندیشه، وجدان و دین است؛ این حق شامل آزادی دگراندیشی، تغییر مذهب [دین]، و آزادی علنی [و آشکار] کردن آئین و ابراز عقیده، چه به صورت تنها، چه به صورت جمعی یا به اتفاق دیگران، در قالب آموزش، اجرای مناسک، عبادت و دیده بانی آن در محیط عمومی و یا خصوصی است وهیچ فردی حق اهانت و تعرض به فرد دیگری به لحاظ تمایز و اختلاف اندیشه ندارد.

متاسفانه در ماه گذشته شاهد بودیم که محل کسب دستکم ۱۰۴ شهروند بهایی در تاریخ ۱۲ و ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۵ توسط ماموران اداره اماکن عمومی تنها به دلیل اعتقاد صاحبان محل کسب به دیانت بهایی ، پلمب گردید.
امرالله حمکت شعار شهروند بهایی ساکن کرج صبح امروز دوشنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۵ از سوی ماموران امنیتی در حوالی محل کار خود بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.
چهار شهروندبهایی ساکن شهر بابا سلمان شهریار طی هجوم ماموران امنیتی به منزل یکی از شهروندان بهایی بازداشت شدند.
" ماموران وزارت اطلاعات با هجوم به منزل آقای انواری وی به همراه دخترشان ندا انواری ، فرهاد مقربی و رضوان الله عبداللهی را بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کرده اند."

صبح روز یکشنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۵ گلستان جاوید اردستان واقع در استان اصفهان توسط مسئولین شهرداری این شهر تخریب شد.
 پیشتر ماموران شهرداری شهر اردستان در تاریخ ۸ آبان ۱۳۹۵ طی اقدامی درب گلستان جاوید ( قبرستان بهائیان) را تخریب و درب آن را از جای خود کَندِ بودند..
 این بخشی بسیار کوتاه از وجود نقض حقوق بشر در ایران بود که در آبان ماه 1395 رخ داده است . 
امید بر این که بتوان نقض حقوق بشر را به گوش جهانیان برسانیم تا بتوانیم اعتراض گسترده ای نسبت به این رفتار خشن جمهوری اسلامی به انجام برسانیم . 



۱۳۹۵ مهر ۱۹, دوشنبه

10 اکتبر روز جهانی مبارزه با اعدام . آمار اعدامیان

روز ۱۰ اکتبر روز جهانی مبارزه با حکم اعدام در جهان نام گذاری شده است .
از تاریخ ۱۰ اکتبر  سال ۲۰۱۵ تا ابتدای اکتبر سال ۲۰۱۶ ، متاسفانه حداقل ۵۰۴ نفر در نقاط مختلف ایران به شیوه حلق آویز اعدام شدند که به دلیل عدم اجازه فعالیت گروهای مستقل مدافع حقوق بشر در ایران گزارش پیش رو را نمی‌توان عاری از کاستی دانست.
از ۱۰ اکتبر ۲۰۱۵ تا ابتدای اکتبر ۲۰۱۶ تعداد ۲۹۸ گزارش از سوی نهاد آمار و نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران در رابطه با اعدام به ثبت رسیده است که شامل محکومیت ۵۸۸ نفر به اعدام و اجرای حکم اعدام ۵۰۴ نفر است که از این تعداد ۳۹ نفر در ملاء عام اعدام شدند.
از این تعداد حداقل 9 نفر از اعدامیان زن بوده است .
از این اعدامیان حداقل 4 تن از اعدام شدگان در زمان ارتکاب جرم کمتر از ۱۸ سال بوده است .
صدور احکام اعدام نیز از سال 2015 تا 2016 با افزایش ۱۲٪ همراه بوده است .
۵۷٪ اعدام شدگان به اتهام جرایم مربوط به مواد مخدر در ایران اعدام شدند، ۲۶٪ به اتهام قتل، ۶٪ به اتهام تجاوز به عنف، ۷٪ به اتهامات سیاسی یا امنیتی و ۴% سایر موارد را در بر میگیرد.

استان البرز با سه زندان پرجمعیت و مهم کشور با ۲۹٪ در صدر و استان آذربایجان غربی و استان هرمزگان هر کدام به ترتیب با ۱۰٪ و ۸% در رده دوم و سوم قرار دارند.

بر اساس آمارهای ارایه شده ۸٪ اعدام ها در ملاء عام و انظار عمومی به اجرا در آمده است



۶۱٪ اعدام شدگان به صورت مخفیانه یا بدون اعلام در رسانه های جمعی اعدام شده اند .
جمهوری اسلامی ، با ادامه به صدور حکم اعدام و بیشتر شدن روز به روز شمار اعدامیان در ایران یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر می باشد  . 
ما می توانیم بدون اعدام زندگی را ادامه دهیم ، نه به اعدام ، نه به بی توجهی به نقض حقوق بشر .
امید بر این که از امروز با اعتراض جوامعه حقوق بشری به وجود اعدام در ایران ما شاهد تغییر قوانین و همچنین اتمام این جنایت بزرگ در ایران باشیم .

ocober 10 . stop execution !

10 اکتبر روز جهانی مبارزه برای لغو اعدام .
جمهوری اسلامی با ادامه و بیشتر شدن شمار اعدامیان یکی از بزرگترین ناقضان حقوق بشر می باشد .
امید بر این که از امروز با اعتراض جوامعه حقوق بشری به وجود اعدام در ایران ما شاهد تغییر قوانین و همچنین اتمام این جنایت بزرگ در ایران باشیم .
#نه_به_اعدام

۱۳۹۵ مهر ۵, دوشنبه

ممنوعیت دوچرخه سواری برای بانوان در ایران !!

این روز ها خواهران و مادرانم برای هدف هایشان قبل از همه چیز باید به فکر مشکلات فکریِ رهبر و سران دولت باشند . 
بانوان دوچرخه سوارای که برای سلامتی ، هدفشان ، تندرستی و کمک در راه کاهش آلودگی هوا خواهان استفاده از حقوق بنیادی و طبیعی شان می باشند ، این روز ها فتوا های بی فکر رهبری ایران بر مشکلات بانوان افزون کرده است . 
این سخنان رهبر ایران (‌ خامنه ای )‌ حقوق انسانی بانوان را نقض می کند و روز به روز وضعیت آزادی زنان را کم و کمتر می کند . 
امید بر این که آزادی‌ ، در همه ی بخش های اجتماعی در ایران به وجود آید و همچنین امید بر این که این ناقضان حقوق بشر و از بین برنده های حقوق بنیادی در ایران ( همان سران دولت ،‌ رهبری و ... )‌ محاکمه شوند .
آزادی ،‌ حقوق بنیادی هر انسان می باشد .
مادهٔ ۳ اعلامیه حقوق بشر
هر فردی سزاوار و محق به زندگی، آزادی و امنیت فردی است.


۱۳۹۵ شهریور ۳۱, چهارشنبه

دلایل خودکشی و مشکلات تحصیلی در جمهوری اسلامی

درود بر شما یاران گرامی
پیش از بیان هر مطلبی باید سپاس گویم برای فرصتی که در اختیار من گذاشته اید ، امیدوارم بتوانم با گزارشی که اکنون ارائه می دهم در راه جاری شدن حقوق بشر در ایران کمکی به عنوان یک انسان به هم نوعان خود کرده باشم .
در این وقت کوتاه سعی بر این دارم تا نقطه نظرات شخصی و همچنین دلایل حقیقی خود کشی جوانان و هم نوعانم را در جمهوری اسلامی بیان کنم . همچنین اشاره ای کوتاه خواهم داشت به وضعیت اسف بار و وضعیت آموزش به جوانان در مدارس و دانشگاه ها در ایران .
بگذارید صحبت هایم را برای پیش گیری از خود کشی  با پیام :
همدلی ، گفت و گو و حمایت که پیام انجمن های بین المللی نیز می باشد شروع کنم .
ساده ترین تعریفی که می توانم از خودکشی ارائه بدهم این است که خودکشی عملی عمدی است که یک فرد براثر یک سری فاکتورهای روانی و محدودیت های اجتماعی دست به خودکشی می زند وهمانطور که می دانید خودکشی یک موقعیت اضطراری روان پزشکی و حتی پزشکی است که به سرعت باید اقدامات لازم جهت پیشگیری از خودکشی توسط کادر متخصص صورت پذیرد و نباید هرگز از آن به شوخی گذشت.
افکار خودکشی، خودآزاری، نقشه خودکشی، یادداشت خودکشی، صحبت بیش از اندازه در رابطه با مرگ، آرزوی مرگ کردن و یا انجام عملی که خطر مرگ در پی داشته باشد ، تغییر رفتارها ، بخشیدن اموالی که بسیار مورد علاقه فرد از سوی خود فرد و افسردگی چند دلیلی می باشد که می توان به آن به عنوان علایم خودکشی اشاره کرد . باید توجه داشت خانواده می تواند موثرترین افرادی باشند که از دست زدن به چنین اقدامی جلوگیری و به آن شخص کمک کنند .
باعث تاسف می باشد که ایران در آمار خودکشی پس از دو کشور افریقایی در کشورهای مسلمان خود را در رتبه 3 ( سوم ) جای داده است .  در صورتی که در جهان خودکشی مردان مجرد بیشترین درصد را دارد در ایران با کمال نا باوری درصد بیشتر خودکشی ها در زنان متاهل می باشد وهمچنین بیشترین آمار خودکشی در ایران جوانان زیر سی سال می باشند .
در ایران از هر سویی فشارهای عصبی بر روی جوانان و افراد می باشد . مدارس ، خانواده ، جامعه ، مشکلات اقتصادی ، سرکوب ها و بسته بودن دسته مردم از سوی دولت ، مصرف مواد مخدر که به دست خود نیروهای دولتی به جامعه تزریق می کند و حتی برنامه های غم انگیز و بی نشاط از سوی صدا و سیمای جمهوری اسلامی موجب نا امیدی و افسردگی در بین جوانان و جامعه ی ایران می باشد .
فشارهای فرهنگی برای مثال فشارهایی که از سوی اعضای خانواده به جوان ها وارد می شود دلیلی بسیار مهم  دیگری است که باید با آنها مقابله کرد . کاهش خشونت خانگی با آموزش ، ظرفیت سازی ، گفتگو و مشارکت عمومی مردم نتیجه می دهد. ایجاد ظرفیت های جدید و بهره مندی از ظرفیت های موجود هر چند کوچک ، می توان در کاهش خشونت خانگی نقش موثر داشت. به عبارت دیگر فرهنگ ، عقیده ، آموزش و محیط زندگی بصورت زنجیر وار به هم مرتبط می شوند . اگر بخواهم مثالی برای مشکلات عقیدتی و فرهنگی بزنیم می توانم به واقعیتی تلخ که چندی پیش در بین نزدیکان خانواده من افتاد اشاره ای کنم . حدود یک ماه پیش متاسفانه نوه ی عموی بنده خودکشی کرد . دختری که تنها 13 سال داشت در آن حال و هوای کودکی خود در تراس خانه شان در حال بازی کردن بود که برادر بزرگش به خانه می آید و به دلیل نپوشیدن روسری یا شال دختر را زیر ضرب و شتم قرار می دهد . به گفته ی برادرش دلیل ضرب و شتم خواهرش نپوشاندن سر خواهرش بوده است و پسرهای همسایه به خواهر وی نگاه می کردند  .
بعد از آن بحث که بین خواهر و برادر پیش می آید شبانه دختر دست به خودکشی می زند . خانواده ی دختر صبح فردای آن روز متوجه مرگ وی می شوند . در نامه ای کوتاهی که دخترک با دستان کوچکش نوشته بود چنین بیان کرده بود که " در دنیایی که نتوانم آزاد زندگی کنم خواهان جایی نیستم "
از این اتفاق های تلخ در ایران بسیار می باشد و روزانه متاسفانه زیاد و زیاد تر می شود و باید به این اشاره شود که مشکل و مقصر اصلی جمهوری اسلامی می باشد که توسط سیاست ها و نقض های قوانین حقوق بشر ، مسیر فرهنگی وعقیدتی جامعه ایران را بسویی می کشانند که بسیار غلط و نگران کننده می باشد . جمهوری اسلامی دلیل افت فرهنگی و اسلام ستیزی و همچنین بسیاری از مشکلات فرهنگی و عقیدتی خانواده ها و در مجموع جامعه ی کلی ایران می باشد .
بدین شکل بیشترین آسیب را به قشر جوان وارد می کنند . بشکلی که فشار روحی سبب می شود جوانان به یأس و نا امیدی دچار شوند و جز اتمام به زندگی شان راهی دیگر برای خود نمی بینند .   همانطور که ما مشاهده می کنیم طبق آمارهای سالانه روز به روز به تعداد افرادی که در ایران خودکشی می کنند اضافه می شود . طبق آمار ، آمار خودکشی در سال گذشته به 4055 تن رسید که بیان گر سالم نبودن و مطلوب نبودن سلامت روانی جامعه ی در ایران را نشان می دهد و تنها دلیلش بی کفایت بودن دولت و همچنین وجود دولتی دیکتاتور و اسلامی که شادی ، آرامش ، عدالت ، رفاه اجتماعی و آزادی را بر مردم جامعه سلب کرده است .
همچنین باید به این اشاره شود که ریشه یکسری از خودکشی ها می تواند به آموزش در ایران برگردد . با توجه به نبود آزادی در مدارس از کتاب های درسی گرفته تا محیط مدارس ، خفقان و فشار بسیار سنگین روحی به نوجوان ها و جوان ها در ایران وارد می شود .
وضعیت درسی و آموزشی در جمهوری اسلامی به شکلی شده است که حتی در کتب درسی انسان ها را خط کشی ، بین زن و مرد تبعیض ، محتوای دروس اسلامی و فقط در راستای اهداف رژیم می باشد .
این دلایل و این مشکلات  آژیر قرمزی می باشد برای تمامی جوانان و وضعیت تحصیلی آن ها . مختلط نبودن مدارس یکی از کوچک ترین مثال ها می تواند باشد . با مختلط نبودن مدارس دید نوجوان ها و جوانان را به جنس مخالف تغییر می دهند و سبب ایجاد تبعیض بین انسان ها  می شوند و می تواند باعث آشنا نشدن و آگاه نشدن نوجوان ها و جوان ها به برابری حقوق زن و مرد و همچنین به وجود آمدن فرهنگ های اشتباه مانند مقولاتی مانند ( ناموس و یا از دست خارج شدن کنترل جوانان از سوی خانواده ) شود .
می توان نگاهی کوچک به آمار ها داشته باشیم :
طبق آمار از سوی خبر گزاری هرانا : امسال یعنی مهر ماه 1395 ما  ۳۳۰ هزار دانش آموز نیازمند در کشور داریم .
از سوی دیگر محسن ولیئی ، به نقل از صدا و سیما افزود در مدارس دانش آموزان بی نیاز می توانند کمک های خود را به مدرسه بیاورند و مدیران مدارس برای توزیع اقلام و لوازم مورد نیاز دانش آموزان بی بضاعت اقدام کنند در صورتی که دانش آموز نیازمندی در مدرسه وجود نداشته باشد باید اقلام و لوازم جمع آوری شده تحویل کمیته امداد شود تا به مناطق نیازمند ارسال شود”.
باعث تاسف می باشد که دولتی با چنین سرمایه ملی این تعداد دانش آموز بی بضاعت و نیازمند دارد و همچنین بجای این که دولت به دانش آموزان و جامعه ی ضعیف کمک کند حاضر نیستند از آن پول های هنگفتی که دولت از سرمایه ملی می دزدد به مردم کمک کند و پیامش این است که مردمانی که وضعیت بهتری دارند به فقرا و دانش آموزان ضعیف کمک کنند .
اشتباه نکنید بحث من در راستای سیاست ها نیست . نکته ای که من می خواهم به آن توجه کنیم وضعیت دانش آموزان و همچنین بی کفایتی مسئولین می باشد .
مطلبی دیگر این که امام جمعه شادگان گفته است : اغلب مدارس این شهرستان متعلق به ۶۰ سال پیش بوده و فرسوده هستند و باید مرمت و بازسازی شوند . وی تاکید کرد درس خواندن در مدارس فرسوده گاهی اوقات خطر جانی برای دانش آموزان در پی دارد.
از این اخبار و از این مشکلات بسیار می باشد مثالی دیگر نبود مدرسه در مناطق سیستان و بلوچستان و وجود چندین مدارس کپری در آن مناطق !
همانطور که می دانید طبق اعلامیه حقوق بشر آموزش و پرورش در دوره ی ابتدایی باید برای همگان مهیا و رایگان باشد .
متاسفانه ما شاهد نبود مدارس ابتدایی کافی ، شلوغی و ازدحام بسیار بالا در مدارسی که تجهیزات بسیار پایین و با کلاس های بسیار کوچک دارد .
مدارسی دیگر نیز می باشند که مبالغ هنگفتی از دانش آموزان می گیرند  و به عنوان مدارس خصوص کار می کنند .
همچنین این وضعیت در پایه های بالاتر نیز وجود دارد .
در کل باید اشاره داشت که دولت جمهوری اسلامی هیچ کمکی مالی و یا رفاهی به دانش آموزان نمی کند و این سبب می شود که کودکان کار نیز افزایش یابند .
نبود شرایط تحصیل همچنین فشارهای بسیار روحی هم بر خانواده و هم بر نو جوان ها وارد می کند و همانطور که اشاره کردم بعضی از آن ها به خودکشی ختم می شود .
مشکلاتی بسیار فراوانی دیگر نیز در مدارس وجود دارد از متن کتب های درسی گرفته تا نحوه ی رفتار مدیران و معلمان که باید تصحیح شود .
در نهایت آرزومندم بتوانیم به هم نوعان خود به هر شکلی ، حال چه نوشتن چه اعتراض و چه کمک های مالی اگر چه کوچک و کم اما دست یاری را به سوی هم دراز کنیم  و اشاره به این داشته باشم که سکوت را باید شکست و نقض حقوق بشر را بیان کرد و به وجود نقض حقوق انسانی اعتراض کرد .
به امید روزی که در ایران حتی کوچک ترین نقض حقوق انسانی را شاهد نباشیم .
بار دیگراز این که این وقت را به من دادید از یکایک شما سپاسگزاری می نماییم .