((فرانسوا ولتر))

من دشمن تو و باورهاي تو هستم، اما آماده ام در راه آزادي باورهايت، جان خود را فدا كنم.

۱۳۹۴ بهمن ۲۸, چهارشنبه

21 فوریه روز جهانی زبان مادری

تبعض نژاد ، زبان و ملیت یکی از بزرگترین مشکلاتی می‌باشد که به چشم دولتمردان بی‌کفایت ایران مساله ای پیش پا افتاده می‌باشد و میلی به رسیدگی به این تبعیض ها نمی باشند .
تنوع زبانی امری طبیعی در زندگی انسان است. مساله اصلی، به رسمیت شناختن، فهمیدن و البته ارج نهادن به این تنوع زبانی به عنوان یک نظم طبیعی در جهان است. در اینجا تاکید بر روی زبان مادری است چون این زبان، نخستین زبانی است که ما یک نوزاد وقتی از مادر خود شیر می خورد، می شنود که دقیقا به همین، دلیل عنوان زبان مادری به خود گرفته است. این زبان، زبانی است که ما در نخستین دوران زندگی خود فرامی گیریم. این زبان، هویت ما را شکل می‌دهد و حامل فرهنگ ما به آینده است.
این در حالی است که در اصل 15 قانون اساسی نیز زکر شده است که هر کس می‌تواند به زبان مادری آموزش و سخن گوید که متأسفانه این قانون اجرا نمی‌شود و حتی ممنوع می‌باشد .
زبان مادری، تنها زبانی است که انسان ها هویت اجتماعی و روان‌شناختی خود را با آن به دست می‌آورند. این زبان، زبانی است که آنها را ریشه‌های خانوادگی و فرهنگی‌شان متصل می‌کند.

با توجه به اعلامیه حقوق بشر نسبت به یکسان بودن انسان‌ها اعم از نژاد ، رنگ ، جنسیت ، زبان ، مذهب و عقاید سیاسی باید اشاره‌ای کنیم که هم چنین هر انسانی حق آن را دارد که به زبان مادری صحبت کند و آموزش ببیند . متأسفانه ما شاهد آن هستیم که در ایران در مناطق ترک نشین ، کرد نشین و بلوچ ها در زبان مادری آن‌ها تبعض قائل شده‌اند . آن‌ها نه تنها به زبان مادری آموزش نمی بینند و در مدرسه‌ها مجبور به ادامه ی تحصیل به زبان فارسی می‌باشند و در صورت اعتراض سریعاً مجازات می‌شوند . درست است که ایران ، کشور فارسی زبان می‌باشد ما زبان مادری را باید پاس داشت و دولت نیز باید به ملیت ها و زبان‌های آن‌ها احترام و در راستای پاس داشتن زبان خود به آن‌ها اهمیت بدهد . اما متأسفانه دولت دیکتاتوری ایران جدا از تمامی مشکلاتی که برای مردم ایران به وجود می‌آورد به زبان مادری آن‌ها نیز احترام نمی‌گذارد .
21 فوریه روز جهانی زبان مادری امگذاری این روز در کنفرانس عمومی یونسکو در سال ۱۹۹۹ به منظور کمک به تنوع زبانی و فرهنگی انجام شده‌است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز به دلیل اهمیت زیاد آن، سال ۲۰۰۸ را سال جهانی زبان‌ها اعلام کرد.
وقتی که از حفظ، تقویت و توسعه فرهنگ یک جامعه سخن به میان می‌آید، زبان نیز به عنوان یک عامل اساسی مطرح می‌شود، چرا که زبان در حکم رشته ای است که فرهنگ گذشته و حال را به هم پیوند می‌دهد.

دولت جمهوری اسلامی بزرگترین دشمن اقلیت‌ها و در کل دشمن انسانیت می‌باشد هر روزه شاهد کشتار ، تجاوز ، مجازات های سنگین و از بین بردن مردم روشن فکر در ایران می باشم . به امید روزی که مردم کشور بتوانند با زبان مادری خود آموزش ببینند ، سخن گویند و هویت خود را به خاطر دولت دیکتاتوری ایران تغییر ندهد .

20فوریه روز جهانی عدالت

به مناسبت بیستم فوریه روز جهانی عدالت اجتماعی اشاره‌ای خواهیم داشت به نواقضی که در کشور ایران وجود دارد .
در روز جهانی عدالت اجتماعی هدف اصلی توجه دادن و یاد آوری کردن مطالبی نظیر :
مبارزه با فقر، کار توام با حرمت فردی، جذب و هموندی اقلیت‌های مذهبی و قومی، رفع هرگونه تبعیض از زنان و کودکان و بهبود سیستم قضایی است .
گرچه در ایران به هیچ یک از این مطالب اشاره‌ای نمی‌شود و دولتمردان مردم را همچون برده برای منافع خود استفاده می‌کنند .
گسترش فقر، گرسنگی، تبعیض و نقض آشکار حقوق بشر توسط از جمله دولتمردان با نام برقراری نظم، از جمله مشکلاتی است که در ایران وجود دارد که البته مردم نیز در سکوت فرو رفته‌اند و چراکه فریاد عدالت را سریعاً سرکوب می‌کنند .
باید توجه داشت که رشد اقتصادی به تنهایی کافی نیست ما باید برای توانمند سازی افراد از راه ایجاد شغل شرافتمندانه، حمایت از راه تامین اجتماعی و تضمین اینکه ندای افراد فقیر و به حاشیه رانده شده شنیده شود، بیشتر کوشش کنیم . یکی از بزرگترین مشکلات عدالت اجتماعی بزرگ شدن شکاف بین ثروتمندان و فقیران جامعه می‌باشد . همانطور که می‌دانیم اقتصاد ایران به شکلی رو جلو می‌باشد که اکثریت مردم کشور دسته فقیر و تعداد اندکی را پول‌دار تشکل می‌دهد . این می‌تواند بزرگترین تخریب را به جامعه ی ایران وارد کند و دولتی همچون جمهوری اسلامی نیز راه‌کاری را برای این موضوعات در نظر نمی‌گیرد .
در این راستا بان کی بون می افزاید : روز جهانی عدالت اجتماعی برای تاکید بر توان همبستگی جهانی برای پیشبرد فرصت برای همه مردم گرامی داشته می شود.در ادامه آمده است: شرایطی مانند محل تولد فرد، محل اقامت وی، جنسیت و قومیت هرگز نباید میزانی برای درآمد یا فرصت های افراد جهت دستیابی به آموزش با کیفیت، مراقبت های سلامتی اساسی، شغل شرافتمندانه، سرپناه مناسب، دسترسی به آب آشامیدنی کافی، مشارکت سیاسی یا زندگی کردن بدون ترس یا خشونت فیزیکی و واقعی باشد . این در حالی است که مردم در شهر های کوچک و روستا ها حتی از تحصیل نیز بهرمند نمی‌شوند و یا در شهر های بزرگ کمبود کار نیز مشکل اساسی جامعه ی ایران می‌باشد .
مقوله ی عدالت اجتماعی با توجه به گسترش فقر و تمامی مواردی که اشاره کردم در حال کم و کم‌تر شدن می‌باشد .

امیدوارم روزی در ایران عدالت اجتماعی سرلوحه تلاش ها برای دستیابی به رشد پایدار و برابر برای همه مردم قرار گیرد و دولتی بنا شود بر پایه ی عدالت ، دولتی مردمی که دلسوز مردم باشد .

۱۳۹۴ بهمن ۱۸, یکشنبه

بیانیه به مناسبت انقلاب اسلامی

دهه فجر . دهه ای که شروع ظلم و ستم در ایران بود . دهه ی شادی مفت خر ها و دزدان که خود را سران یک مملکت می دانند و دهه ی غم و اندوه برای مردم بی‌گناه ایران .
این بیانیه راجع به دهه ی فجر می‌باشد و شرح آن بدین صورت است :
36 سال پیش ما ایرانیان کشورمان را با کشوری همچون سوئیس مقایسه می‌کردم و از لحاظ فرهنگ و حقوق مردمی هم رده ی کشور های پیشرفته بودیم . تا اینکه دهه ی فجر ، انقلاب اسلامی شخصی به نام خمینی وارد خاک پاک ایران شد . وعده‌های این فرد بدین شرح بود :
"رژیم سلطنتی از اول خلاف عقل بود... هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند. "
"قانون اساسی که تدوین شده به آراء عمومی گذاشته می‌شود تمام اتباع خارجی بطور آزاد در ایران زندگی خواهند کرد "
و چندین پیام‌های این چنانی که هیچ کدام به عمل نرسید و به راحتی با دغل بازی خاکمان را تسلیم فرهنگی دیگر ، دولتی جدا از مردم و سرکوبگران بی رحم کردیم .
بعد از گذشت37 سال بعد از انقلاب اسلامی ما شاهد فشار روز به روز به مردم جامعه ، تخریب محیط زیست ، تخریب فرهنگ متمدن ، شروع سانسوری شدن اخبار و صدا سیما ، کشتار و اعدام های پی در پی و گران شدن خرج زندگی که تماماً بر خلاف همان وعده‌های خمینی بود شده‌ایم .
در زمان دهه فجر ، زمانی که عکس امام را نورانی کردند و زمانی که شاپور بختیار آخرین امید رژیم پهلوی نخست وزیر بود ، مردم ایران بدون آگاهی به بزرگترین اشتباه تاریخشان نزدیک می‌شدند و با شعار های زد رژیم و هواداری خمینی شروع به تخریب چهره ی مردم با فرهنگ و جایگاه ایرانیان شدند.
این پایان داستان غم انگیر این ماجرا نیست بلکه با‌گذشت سال به سال شاهد هستیم که رژیمی که با حیله و کلک خمینی ساخته شد بر خود این ملت آتش می افکند و از بین می‌برد . از طرفی دیگر دولت با سیاست‌های خود در آموزش و پرورش و نظام های دیگر با شست و شوی مغزی مردم توانسته جایگاه خود را محکم تر کند و هر ساله مردمی نا آگاه فرهنگ 2500 ساله ی خود را فراموش و به راهپیمای برای این رژیم می‌روند . دسته‌ای دیگر نیز مجبورا به راهپیمایی می‌روند که این به معنای سر پا ماندن این رژیم و از بین نرفتن این دولت سرکوبگر می‌شود .
دراین بیانیه خواستار این می باشم که ای جوانان ای هم میهنان بیاید بجای همایت از این ملایان به همایت موسیقی دانان و هنر مندان بپردازیم . بیایم بجای راه پیمایی برای این رژیم برای نویسندگان در بند ، حقوق دانان و آن کسانی که برای دفاع حقوق من و تو ایرانی تلاش کرد و به زندن افتاد راهپیمایی کنیم . بیایم با شرکت نکردن در راهپیمایی های این رژیم مخالف بودن خودمان را نشان دهیم . به جای همایت از این مفت خوران و دروغ گویان از محیط زیست و حقوق حیوانات دفاع کنیم .
امیدوارم که روزی تمامی مردم ایران ، به مردمی بدار و روشن تبدیل شوند و بتوانند از حق خود برای انتخاب دولتی سالم ، مردمی و آزاد دفاع کنند .