((فرانسوا ولتر))

من دشمن تو و باورهاي تو هستم، اما آماده ام در راه آزادي باورهايت، جان خود را فدا كنم.

۱۳۹۵ آذر ۲۹, دوشنبه

از این غربت به غربتی دیگر ( 18 دسامبر روز مهاجرت )

در این مقاله چکیده ای کوچک از وقایع نقض فاحش حقوق بشر در ایران نسبت به جوانان و دانشجویان در ایران و دلایلی که موجب می شود جوانان ایران دست به مهاجرت بزنند را بیان کنم .
جوانان و یا همان دانشجویان مهمترین بخش یک جامعه به حساب می آیند و فرهنگ آن ها ، تربیت آنها و آینده آن ها همان آینده یک جامعه و کشور می باشد و حتی آینده یک کشور می تواند بر وقایع دنیا نیز تاثیر بگذارد و این مطالب به صورت زنجیر وار به هم مرتبط می شوند . بدین دلیل مناسب دانستم موضوع  دلایل مهاجرت اجباری دانشجویان و جوانان ایران را برایتان بیان کنم .
قبل از هر چیز اشاره ای کنم به یکی از مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر :
ماده 13 اعلامیه جهانی حقوق بشر چنین بیان می دارد :
1.    هر انسانی سزاوار و محق به داشتن آزادی جا به جایی حرکت از نقطه‌ای به نقطه‌ای دیگر  و اقامت در [در هر نقطه‌ای] درون مرزهای مملکت است.
2.    هر انسانی محق به ترک هر کشوری، از جمله کشور خود، و بازگشت به کشور خویش است.
با توجه به این ماده ما متوجه می شویم که مهاجرت برای هر انسانی آزاد می باشد و هر شخص می تواند برای ادامه تحصیل و یا شغل مناسب به صورت قانونی مهاجرت کند . لذا مطلبی که من می خواهم به آن اشاره کنم مهاجرت جوانان ایران ، نه برای کار و تحصیل و به شکل قانونی بلکه بصورت اجباری و غیر قانونی می باشد .
متاسفانه با وضعیت تاسف بار حقوق بشر در ایران و سرکوب ها و خاموش نگه داشتن اندیشه های نو و تازه ی جوانان و دانشجویان توسط جمهوری اسلامی ، این بخش از جامعه با فشار های اجتماع هر کس به شکلی خود را مجبور به تخلیه می کند . همانطور که شاهد آن هستیم بخشی از جامعه جوان ایران به سوی مواد مخدر و ناهنجاری کشانده می شوند ، شاید برای بعضی سخت باشد تا بدین باور برسند امام من خود به عنوان یک جوان که از جامعه ی ایران هستم ، خیلی از این جوان ها که حتی بعضی دانشجو های نمره ممتاز دانشگاه ها هستند ، دلیل پیوستند آن ها به این گروه های نا هنجار و استفاده از مواد مخدر را راهی برای مبارزه با این رژیم می دانند و دلیل آن نیز نبود آگاهی ، آشنا نشدن جامعه ی جوان با چگونگی مبارزه با نقض حقوق بشر و یا این دولت می باشد .
بخشی دیگر از این جوان ها که آشنایی بیشتری با حقوق بشر دارند و کمی روشن فکر تر می باشند با فشار جامعه و فشار سنگین از سوی دولت بر آن ها به زبان می آیند و اعتراض خود را به نقض فاحش حقوق بشر بیان می دارند . و متقابلا دولت جمهوری اسلامی نیز با آن ها برخورد سخت می کند .
هر دوی این بخش از جوانانی که اشاره کردم در حال حاضر بخش اعظم مهاجران ایرانی را در بر گرفته اند . بخشی برای نبود آزادی حقوقشان و وضعیت سیاسی بسیار بد ایران و بخشی برای نبود آزادی تفریح و خواسته هایشان . البته هر دوی این دسته از جوانان از وضعیت بد مالی و اقتصادی ایران شاکی و نا راضی می باشند .
من فکر می کنم یکی از مهمترین خواسته های یک دانشجو به هنگام تحصیل آرامش فکری و آزادی در فعالیت ها دانشجویی او می باشد تا بتواند به خوبی به تحصیل خود ادامه دهد ، که این وضعیتی است که در ایران بسیار به سختی به وجود می آید و یا اصلا به وجود نمی آید . سرکوب ها و فشار های دولت اسلامی ایران بر زندگی و شیوه ی دنشجویان سبب می شود جوانان را از جامعه دور نگه دارد و جوانان برای یافتن قابلیت های خود اقدام به فرار از کشور می کنند تا شاید بتواند در کشور های پیشرفته خود را پیدا کرده و آزادانه تحصیل و زندگی کنند .
این فشار ها  بعضی اوقات حتی دلیل مرگ دانشجویان می شود برای مثال :
خودکشی یک دانشجو در خوابگاه بهشت دانشگاه دریا نوردی چابهار . وی دانشجو ترم سوم مترجمی زبان و اهل شیراز بوده است که صبح بر اثر حلق آویز شدن جان خود را از دست داده است.
بخشی دیگر از جوانانی که مجبور به مهاجرت می شوند نا توان ماند در ادامه ی تحصیل خود می باشند . مسیحیان ومخصوصا بهاییان بخش اعظم این جوانان را در بر می گیرند . در ماه اخیر بیش از 2000 امضا جمع آوری شده از سوی بهاییان برای امکان ادامه ی تحصیل به رئیس جمهوری ایران " روحانی " ارسال شده که متاسفانه هیچ تاثیری نیز نداشته و همچنین به جامعه ی جوان و دانشجویان بهایی امکان تحصیل نمی دهند و حتی به شکل بدی با آن ها رفتار می کنند . این با توجه بدین است که در ماده 18 اعلامیه جهانی حقوق بشر حق آزادی و اندیشه و دین را به تمامی ملت داده است و همچنین در ماده 26 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر اشاره می کند که آموزش و پرورش حق همگان است .
باید اشاره کرد که مهاجرت در گفتار بسیار آسان است اما وقتی عملی شود بسیار سخت خواهد بود . این سرنوشت سرنوشتی است که جمهوری اسلامی برای جوانان جامعه ی ما به وجود می آورد و آن ها را مجبور به ترک ایران می کند .
وضعیت بد اقتصادی در ایران جوانان را مجبور به ترک کشور می کند . دولت جمهوری اسلامی و سران آن با فروش نفت و گاز و به هر شکل اختلاص جیب های خود را پر می کنند و وضعیت کشور را با سیاست های کثیفی که به کار می گیرند به فلاکت می رسانند و در این میان بیشترین ضرر و لطمه به جوان هایی مرسد که آینده ساز آن کشور می باشند و نیاز به آرامش برای زندگی دارند . ما بسیار دانش آموز و دانشجویانی داریم که کارگری می کنند تا فقط بتوانند کمکی به خانواده کرده باشند و از تحصیل یا بدین شکل بگویم از آینده خود باز می مانند .
اما تمامی این مهاجران که از ایران خارج می شوند همگی یک درد مشکل مشترک دارند و آن نبود حقوق بنیادین در ایران است . دولت حمهوری اسلامی با سرکوب دانشجویان و نفض حقوق بشر آزادی را بر جامعه صلب کرده است و هر گونه اعتراضی را نسبت به وضعیت حقوق بشری را سریعا سرکوب می کنند و این دلیلی می باشد که جوانان به دنبال آزادی وحقوق خود از ایران خارج می شوند .
و در نهایت صحبت های م را با یک حکایت قدیمی به پایان برسانم :
گویند روزی ملا نصرالدین از محلی میگذشت
دید فردی را شلاق میزدند، علت را جویا شد,
گفتند: شراب خورده
ملا گفت خوب بخورد مگر چه میشود؟
گفتند شراب حرام است.
ملا پاسخ داد برای چه حرامست؟
گفتند چون به بدن ضرر میرساند ودر قرآن آمده هرچه به بدن ضرر زند حرام است
ملا گفت خدا را هزار مرتبه شکر که شلاق ،  نه به بدن ضرر می زند و نه به آبرو...!!!،،،!!!
این است وضعیت حکومت ما !



۱۳۹۵ آذر ۱۹, جمعه

۹ دسامبر مبارزه با فساد و وضعیت فساد در ایران

در حقیقت وظیفه حکم می کند که وقایع را بگوییم و به گوش مردم برسانیم تا شاید تهفه نا قابلی از بخشی کوچک از وضعیت جامعه ، فساد و شیوه ی نا عادلانه در پیش گرفته حکومت جمهوری اسلامی را در مقابل مبارزه با فساد گردد .
قبل از هر چیز تعریفی کوچک از فساد را برایتان بیان می کنم :
واژه‌ی فاسد در لغت به معنی تباهی است. واژه‌ی لاتین آن برای نخستین بار توسط ارسطو و بعدها سیسرون به‌کار رفت. در مباحث فلسفی، الهی یا اخلاقی، فساد به انحراف معنوی یا اخلاقی از یک ایده‌آل گفته می‌شود. بنا بر تعریفی فساد به معنی استفاده‌ی غیرمجاز از قدرت عمومی برای منافع خصوصی است.
فساد شامل اعمال متعددی ازجمله رشوه و اختلاس می‌باشد. فساد دولتی یا سیاسی زمانی اتفاق می‌افتد که یک مسئول یا کارمند دولتی از ظرفیت‌های رسمی برای مقاصد شخصی بهره‌گیری کند.
همچنین در قوانین حقوق بشر ما کنوانسیون مبارزه با فساد را داریم .  کنوانسیون مبارزه با فساد سازمان ملل متحد در دسامبر 2005 قوت اجرائي پيدا كرد و 154 عضو، دو سوم اعضاء سازمان ملل متحد آن را تصویب نمودند. این کنوانسیون اعضاء را به پیشگیری و جرم انگاری فساد، ارتقاء سطح همکاریهای بین المللی، استرداد دارائی های سرقت شده، ارتقاء کمکهای فنی و تبادل اطلاعات میان هر دو بخش خصوصی و عمومی ملزم می نماید. این کنوانسیون تدابير اساسي در چهار حوزه را معرفی می نماید: پیشگیری، جرم انگاری، همکاری بین المللی و استرداد دارائی ها. شاید بسیار ناراحت شوید اما این حقیقت است که ایران از سوی سازمان شفافیت بین الملل یکی از فاسدترین کشور های جهان شناخته شده است . باید بدانیم فساد در ایران کاملا نهادینه شده است و حتی کارشناسان بسیاری برای مثال احمد تولکلی ، اقتصاد دان به این نتیجه رسیدن که ایران به مرحله فساد سیستماتیک رسیده است .
 در حال حاضر کمتر کسی هستش که از وضعیت بد و نا گوار فساد در ایران در تمامی زمینه ها ( فساد مالی ، فساد حقوقی ، فساد سیاسی و فساد جامعه از جمله وجود و توزیع مواد مخدر به درون مردم )‌ بی خبر باشد ،‌ و این وظیفه ی ما فعالین هستش که این فساد ها را فاش و به گوش مردم و جهانیان برسانیم .
برای مثال همین چند روز پیش یکی از ورزشکاران فوتبالیست "مسعود شجاعی " از فساد مالی و اخلاقی در فوتبال و جامعه انتقاد کرده بود . تجاوز به کودکان کار، تخلفات مالی و اخلاقی در فوتبال، بدرفتاری با مهاجرین و فساد در رسانه‌ها، موضوعاتی است که شجاعی با صراحت درباره‌اش صحبت کرده است.با توجه به زیاد بودن فساد ها در تمامی زمینه های فساد چگونگی شروع و یا از کدام موضوع شروع کردن را نمی دانم ، ولی فکر می کنم بهتر است اول به فساد سیاسی و قوانین ایران اشاره ای کنم .
لازم به ذکر است در بین اداره جات بیشترین میزان فساد در شهرداری های ایران وجود دارد .
حداد عادل، نماینده مجلس شورای اسلامی، دریافت رشوه از سوی نمایندگان مجلس را "عادی" می‌داند. وی معتقد است پول گرفتن نمایندگان برای کمک به امر انتخابات امری جاری و مرسوم در همه دوره‌ها بوده چرا که نمایندگان سرمایه دار نیستند که بتوانند هزینه های لازم در مسیر انتخابات خود را تامین کنند بالاخره از یک جایی کمک می گیرند و این یک امر بدیهی است.عابد فتاحی عضو مجلس شورای اسلامی می‌گوید که شدت فساد در جمهوری اسلامی به حدی است که حتا خود نماینده‌ها نیز برای پی‌‌‌‌گیری و انجام بسیاری از کارها مجبور به پرداخت رشوه هستند. وی تاکید دارد که در جمهوری اسلامی، فساد و رشوه و اختلاس به یک نوع هنجار تبدیل شده استفساد در قوانین ایران از خود قوانین که بعضی نقض حقوق بشر هستند ، برای مثال قوانین که آزادی را به هر شکل سلب می کند وجود دارد تا فساد در مجریان قانون در ایران . یکی از مطالبی که می شود اشاره کرد وجود پولشوی و یا باجگیری و رشوه گیری در تمامی ادارجات چه خصوصی چه دولتی می باشد از خرید جریمه و یا خرید بازداشتی های کوتاه در کلانتری ها تا باجگیری در زندانی همانند زندان اوین که شناخته ترین زندان جمهوری اسلامی می باشد .
این امر بسیار عواقب منفی در پی خواهد داشت ، هم به شکل عادت کردن و عادی سازی متقلب بودن و یا دور زنی قوانین در جامعه و هم فاسد شدن روند اداری و قانونی در تمامی بخش ها جامعه . یعنی رفته رفته این روند به شکلی تغییر خواهد کرد که هر کس هر چه زور بیشتری داشته باشد به اصطلاح باجگیری بیشتری می کند چرا که قوانین در ایران به اجرا در نمی آید و یا قوانین خودشان ضد حقوق بشر می باشند و متاسفانه جمهوری اسلامی اجازه نفوذ جوامع حقوق بشری و فعالین حقوقی برای برسی و درست کردن قوانین را نمی دهد .
در ایران گسترش فساد، آن هم فساد سازمان یافته سیاست‌های دولت را در تضاد با منافع اکثریت قرار داده و از این طریق به کاهش اثربخشی دولت‌ها در هدایت امور انجامیده است. در نتیجه اعتماد مردم را نسبت به دستگاه‌های دولتی و غیردولتی کاهش داده، بی‌تفاوتی، تنبلی و بی‌کفایتی در سطح جامعه را موجب شده است.در حقیقت شاید شنیده باشید که می گویند ستون های یک دولت و یک کشور مردم آن کشور است اما باید اشاره شود مردم یک جامعه دقیقا مانند یک کامپیوتر هستند که شما به آن ها برنامه می دهید و دستور و آن ها نیز انجام می دهند . این برنامه ها و دستور ها دقیقا نقش همان قوانین و مجریان قانون را ایفا می کنند ، فقط با این تفاوت که یک راه برای جلوگری از مشکل وجود دارد و آن " اطلاعات و آگاهی " مردم جامعه می باشد تا فساد را در جامعه کنترل کنند .
نقش ما فعالین نیز دقیقا اطلاع رسانی و یاری کردن در آگاهی مردم نسبت به فساد ها و نقض حقوقی آن ها می باشد تا فریب بازی دولت را نخورند . من شخصا می توانم با جرات بگویم متاسفانه از 30 ماده اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق کودک و زنان بیش از 90 درصد حقوق ، در ایران نقض می شود و این خود بزرگترین فساد در این رژیم می باشد و با معترضین و فعالین حقوق بشر که برای بهبود شرایط تذکر و یا اعتراض می کنند و یا برای مثال در جهت مخالف آب جاری در وضعیت بد و فاسد ایران شنا می کنند تنها نتیجه اش از سوی دولت ایران سرکوب بسیار سنگین می باشد .
شرایط اقتصادی بد در ایران دلیلی دیگری است که وضعیت ادارجات و جامعه را از ابعاد کوچک تا بزرگ در بر گرفته است و رشوه خواری و دزدی ها زیاد تر شده است . باید توجه داشت که بزرگترین مبارز با فساد در کشور ها ، دولت آن کشور می باشد که متاسفانه دولت جهوری اسلامی ایران خود یکی از به وجود آورندگان بزرگترین فساد ها می باشد .
یکی دیگر از مثال هایی که می شود در مورد فساد از سوی و یا در جمهوری اسلامی می باشد ، توزیع مواد مخدر و سیاست های تخریب کننده ی جمهوری اسلامی با استفاده از مواد مخدر می باشد . همانطور که می دانیم سپاه قدس ایران یکی از بزرگترین توزیع کننده های مواد مخدر می باشد . بر عکس تمامی دولت های پیشرفته و غربی در ایران مشروبات الکلی را ممنوع و اشد مجازات را برایش گذاشته اند و از ورود مشروبان به کشور جلوگیری می کنند ولی متاسفانه مواد مخدر را به راحتی توزیع و با قیمت بسیار پایین می فروشند واز این راه ، دولت جمهوری اسلامی هم از فروش مواد مخدر و هم از به اصطلاح اخاذی از پخش کننده های مواد مخدر که برای مدتی با چراغ سبز خود دولت کار می کنند کسب در آمد می کند .
این وضعیت فساد کشور به جایی کشیده شده است که ما امروزه متاسفانه شاهد کارتن خواب های بسیار زیادی شده ایم و همچنین شاهد زنان معتاد و تن فروش که با روسپی گری بخشی دیگر از فساد جامعه را به خود اطلاق می دهند و این همان سیاست هایی است که خود دولت جمهوری اسلامی در پیش گرفته است .
متاسفانه در حال حاضر فعالین حقوق بشر و مردم دوست در ایران فعالیتی نمی توانند انجام دهند تا کمی وضعیت اسف بار را آرام کنند و یا با کوچک ترین نظر و یا اعتراض با واکنش بسیار تند دولت رو به رو می شوند و این خود سبب می شود که کمک مردمی نیز برای جلو گیری از فساد از بین برود و موضوع بسیار مهم این می باشد که بخشی از مردم که در ادارجات ، مدارس و در کل جامعه مشغول کار می باشند و مخالف با فساد مالی و ... هستند با توجه به وضعیت کنونی و زیاد بودن فساد آن ها هم نا خواسته مجبور به داخل شدن به این وضعیت اسف بار می شوند .
من لازم می دانم دوباره برایتان ذکر کنم ، اقتصاد نا مطلوب و نا مناسب یکی از تاثیر گذارترین دلایلی می باشد که فساد را به وجود می آورد . از کوچکترین فساد ها می شود خرید جریمه های رانندگی در جاده ها ، خرید نمره در دانشگاه و یا مدارس ، خرید حتی نوبت کار های اداری و .... را اشاره کرد .
با وجود این دولت باید تلاش کند تا وضعیت بهتری را به وجود بیاورد اما متاسفانه دولت ایران خود چون به وجود آورنده و خواهان فساد می باشد هیچ بودجه و یا فکری در نظر نمی گیرد تا کمی وضعیت را بهتر کند و این برگ برنده ای برای جمهوری اسلامی می باشد که بتواند حتی مردم بی گناه را و یا فعالین حقوق بشر را به دار بیاویزد و در نهایت به عام مردم بگوید جرم این افراد مفسد فی العرض بوده است و ...
در انتها باید اشاره کنم که ما فعالین و معترضین به نبود حقحق بشر در ایران سبب تمامی این معضلات و مشکالت و همچنین زیاد شدن فساد این دولت جمهوری اسلامی می باشد و امیدواریم که هر چه زودتر وضعیت ایران بهبود یابد .