((فرانسوا ولتر))

من دشمن تو و باورهاي تو هستم، اما آماده ام در راه آزادي باورهايت، جان خود را فدا كنم.

۱۳۹۴ دی ۲۷, یکشنبه

فشار زندگی در ایران و بی کفایتی رهبران حکومت

ما روزانه شاهد افزایش قیمت ها ، مالیات ها و در کل فشار زندگی بر اجتماع ایران را شاهد هستیم . فشار هایی که بیشرین عامل فشار روانی دربین مردم ایران می‌باشد . این در حالی است که سران کشور که وظیفه دارند به وضعیت مردم رسیدگی کنند بشتر به منافع خود فکر می‌کنند . برای مثال در این هفته گذشته با وجود آلودگی هوای شدید در تهران سپاه پاسداران اعلام کرده است که در تکاپوی ساخت مکان های بیشتر برای جای دادن موشک های جنگی می‌باشد یا از طرفی دیگر سخنان رئیس جمهور ایران که اشاره می‌کند به ساخت موشک ها جدیت بیشتری را خواهان بود .
در قرنی که بیشترین مردم جهان خواهان صلح ، آرامش و یک زندگی یکسان را می‌خواهند شاهد آن هستیم که رژیم دیکتاتوری ایران دولتی جدا از مردم می‌باشد و مردم نیز جزئی از نظام نمی باشند .
مردم ایران را به شکلی برده ی رژیم کرده‌اند و در سکوت کامل سرکوب های بزرگ ، شکنجه و کشتار های معترضان را شاهد هستیم .
با توجه به بر داشته شدن تحریم ها مردم ایران امید بر این داشتند که قیمت های اجناس کمی پایین بیاید و فشار مالی کمی برداشته شود . باید توجه داشت که مردم آن‌چنان فشاری هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ فشار روانی که از طرف دولت می‌باشد بر رویشان می‌باشد که حتی برای امید به کاهش قیمت ها که امیدی پوچ بیش نبود نیز خوشحال و رقص شادی کردند .
رسانه‌های خارجی با بی توجهی به روحیه و اوضاع مردم ایران و فشار هایی که در اجتماع مردم است بعد از دیدن این رقض ها و پایکوبی ها بر این اندیشه می‌باشند که مردم نیز طرفدار رژیم جنهوری اسلامی می‌باشند که به هیچ عنوان این چنین نمی باشد .
رژیم ایران که به صورت برده‌داری جامعه ی ایران را به سوی خود می‌کشد را می‌توان به این صورت شرح دهم مردم جامعه را نیازمند نگه می‌دارد و می‌گوید بیایید و با نظام باشید ، کسانی که طرفدار نظام شوند و وارد نظام شوند کمی کمک مالی از سوی دولت به آن‌ها داده می‌شود و مردم نیز از بی چارگی مجبور می‌شوند که با رژیم باشند . اما دسته‌ای نیز هستند که فشار ها را تحمل و هر گز هم دست نظام نمی‌شوند اما در سکوت می‌باشند که همان شامل مردم عادی می‌باشند . دسته ی دیگر که هم مخالف رژیم و هم دست به اعتراض می‌زنند نیز سریعاً سرکوب ، شکنجه ، اعدام و یا مجبور به ترک خاک می‌شوند .
با وجود این رژیم حاکم باید توجه داشت که تورم و هزینه‌های زندگی مؤثرترین عامل فشار روانی بر مردم کل کشور است.
گرانی مسکن و اجاره خانه دومین عامل موثر، نگرانی در مورد پیدا کردن شغل مناسب برای خود یا یکی از اعضای خانواده سومین عامل و مسائل و مشکلات مربوط به ازدواج خود یا یکی از اعضای خانواده چهارمین عامل موثر بر نگرانی مردم ایران هستند.
این عوامل جزئی از مشکلات مردم می‌باشد و ما شهاد بیشر این مشکلات نیز هستیم که دقیقاً خواسته ی این رژیم دیکتاتوری نیز همین می‌باشد که مردم را خسته ، گرسنه و تهی دست قرار دهد تا صدایی از آن‌ها بیرون نیاید .
عواملی دیگر و مهم که بر فشار روانی مردم جامعه ایران تاثی می‌گذارد شامل :
  • محیط زیست و آلودگی هوا ، ترافیک و شلوغی ها
  • تورم و هزینه‌های زندگی و گرانی مسکن و اجاره خانه
  • مواجهه با افراد شرورترس از سرقت یا اخاذی ترس از سوء استفاده مالی
  • سلامت فردی وترس از بیماری یکی از اعضای خانواده و مشکلات ازدواج ، ترس از اختلافات خانوادگی
  • پیدا کردن شغل مناسب و نامناسب بودن روابط اجتماعی در محل کار
  • مشکلات اداری و مسائل اخلاقی جامعه و ناامیدی از آینده

تمیز نبودن محیط زیست و آلودگی هوا یکی از عواملی می‌باشد که مردم ایران را به سوی مرگ می‌کشاند و دولت هیچ اقدامی را نمی‌کند . با توجه به این موضوع می‌توان به رسیدن آمار مرگ بر اثر آلودگی هوا به 180 نفر در روز رسیده است که یکه فاجعه ی بزرگ محصوب می‌شود .
تورم و هزینه‌های زندگی و گرانی مسکن نیز عامل به وجود آمدن معتادان ، کارتون خواب‌ها و کودکان کار می‌شود . با توجه به این عامل می‌توان به آمار 15 هزار نفری معتاد کارتن خواب اشاره کرد که اجتماع ایران را به سوی بی چارگی می‌کشاند .
با زیاد شدن تورم و افزایش قیمت ها رفته‌رفته دست جامعه خالی تر می‌شود خوانواده هایی که یک کار خوب و یا کمک مالی از ارگانی یا دولت ندارند مجبور شده است که قشر زن جامعه به تن فروشی روی بیاورند . ما در این چند مدت شاهد چند ویدیوی تن فروشی بوده‌ایم که گرچه کسی که این ویدیو ها را پخش کرده است باید محکوم شود اما نشان می‌دهد که جامعه در وضعت بدی قرار دارد و حتی می‌توان به زیاد شند اخاذی ها و سو استفاده های مالی نیز اشاره کرد .
با وجود نبود قدرت مالی ترس مردم به بیماری نیز افزایش می‌یابد چرا که با وجود تورم قیمت دارو ها نیز افزایش یافته است .
نبود آسایش ، قدرت مالی و کمبود شغل مناسب نیز باعث شده است که آمار ازدواج به شدت کاهش یابد و اختلافات خانوادگی نیز بیشتر شده است .
با وجود تمامی این مشکلات جامعه بر آینده ی خود نا امید می‌شود و فشار روانی و زندگی بر آن‌ها افزایش می‌یابد . و این دقیقاً همان خواسته ی رژیم جمهوری اسلامی ایران است که مردم را در وضعیتی قرار دهد که نای اعتراض نداشته باشد .
این یکه فاجعه بزرگ و سرکوب بزرگ از سوی دولتی دیکتاتوری که حقوق بشر را زیر پای گذاشته است و به هیچ وجه خواهان رسیدگی به مشکلات مردم نمی باشد .