((فرانسوا ولتر))

من دشمن تو و باورهاي تو هستم، اما آماده ام در راه آزادي باورهايت، جان خود را فدا كنم.

۱۳۹۴ تیر ۵, جمعه

رمضان اجباری و جمهوری اجباری!

رمضان اجباری و جمهوری اجباری !


بهشت اجباری برای روزه اجباری ! یا تحمل حکم قضایی برای جرم خوردن یا آشامیدن در ملأ عام !

 رهبران و سران شکم سیر کشور جمهوری اسلامی ، کسانی که خود را نماینده الله بر زمین می دانند و حس مالکیت بر ملت ایران را دارند . ملتی که 36 سال انقلاب اسلامی را پچ پچ کنان با ترس در گوشه کنار شهر، در تاکسی یا بقالی محل دولت را تحلیل و حس نارضایتی خویشتن را برای دوستان و دیگر افراد هم درد خود توصیف می کنند ، اما دریغ از یک حرکت اعتراضی !
اما چرا هیچ گونه اعتراضی وجود ندارد ؟  با بررسی فضای فکری حاکم بر جامعه ی مدنی ایران به این نتیجه می رسیم ؛ حاکمیت خفقان جمهوری اسلامی ایران حتی اجازه سخن گفتن را به منتقدین و معترضین را نمی دهد  و این نشانه ی ضعف و فروپاشی آن حاکمیت است .
حاکمیتی که با اعمال سیاست دیکتاتوری و خفقان ، مردم را در گرسنگی و بیچارگی قرار داده است . بی گمان این ریشه ی خفقان می باشد و کسی جرأت و توان مبارزه یا سخن اعتراضی را ندارد .
حال در موضوع ماه اجباری رمضان ماه مبارکی برای مسلمانان و البته سوء استفاده کنندگان آن از جمله دولت مردان جمهوری اسلامی ایران و ولی فقیه و برادران پر درک و پر زحمت بسیج ، کسانی که پیامشان برای ملت این است ؛ یا روزه بگیرید و یا شلاقتان می زنیم و یا این که به روایتی دیگر اجازه می یابید به بهشت ما ورود پیدا کنید در غیر این صورت  جهنمی از خفقان و سوز شلاق  برایتان مهیا می سازیم .
باید توجه نماییم خداوندی که انسان را در روز خلقت با قدرت اختیار آفرید اما شوربختانه نتیجه ی خلقت او در مملکت اسلامی در زیر ضربات پیاپی شلاق به دره ی نیستی سقوط کرده است .
تاج سفیدان عبادار اسلامی بی ابا می گویند : «رمضان یک مهمانی اجباریست نه اختیاری و یا اینکه مسلمانان با واجب کردن صیام و امر کردن به روزه اجباری باید دیگران را به اجبار تشریعی وادار نمایند !! » (1)
به هر نوعی و هر شکلی جمهوری اسلامی می خواهد آزادی را بر مردم کشور سلب کند و با اجرای دیکتاتوری که پیامش « یا بهشت موهوم یا شکنجه است . » مردم ایران را سرکوب و از هر چیزی حتی خوردن یا آشامیدن سلب می کند و به بیان ساده « جمهوری اسلامی؛جمهوری اجباری » می باشد .
همانا ما خواهان آزادی و خواهان چشیدن طعم زندگی آزاد هستیم .
ما جوانانی که رد ضربات شلاق تندروهای اسلامی بر تنمان به یادگار مانده است چگونه قادر خواهیم بود با این فضای تاریک ، پراسترس و شرم آور جمهوری اسلامی کنار بیائیم ؟ و با کدامین شیوه رویاهایمان را به واقعیت های آرام و امن تبدیل کنیم ؟
مردم با این فضای تیره ی بهشت یا شکنجه ،  که عرصه زندگی بر آنان تنگ شده چه کاری از دستشان برمی آید ؟  با این شرایط  باید ماه مبارک رمضان را ماه نحس و اجباری در جمهوری اسلامی ایران بنامیم .


-------------------
پی نویس متن ؛
1)کتاب بخش پنجم از کتاب «شهر خدا؛رمضان و راز های روزه داری» اثر حجت الاسلام پناهیان ، انتشارات «بیان معنوی»

هیچ نظری موجود نیست: