نوروز
باستانی ایرانیان یا عزای اسلامگرایان
تندرو در جمهوری اسلامی
با
نزدیک شدن به جشن بزرگ ایرانیان ؛ نوروز
جشن کهن است که از دوران باستان یعنی از
زمان هخامنشیان می
آید
، در این جشن که خاستگاه و بنیان آن در
ایران است ، نه تنها در سرزمین خودمان
بلکه در کشورهای دیگر همچون افغانستان ،
تاجیکستان،
روسیه
،
قرقیزستان
،
،قزاقستان
سوریه
،
کردستان
،
گرجستان
،
جمهوری
آذربایجان
،آلبانی
،چین
،
تاجیکستان
،ترکیه
،
ترکمنستان
،
هند
،پاکستان
و
ازبکستان
تعطیل
رسمی است و مردمان آن آغاز
فصل بهار راجشن
میگیرند
.
لذا
در این مقاله سعی دارم پیام جوانان را به
سران جمهوری اسلامی و اسلامگرایان تندرو
برسانم .
لطفا
عجله نکنید و سریعاً به این نوشته ی من
واکنش منفی نشان ندهید .
من
در این مقاله مخالفت خودم را با دین اسلام
نشان نمیدهم
، عقیده هر کس محترم است و اشاره ی من به
سران جمهوری اسلامی است .
بدانید
که در بین مسلمانان نیز مردمی پاک و خوب
هستند .
خیلی
از جوانان ایران ، حتی نیمی از جامعه ایران
خواه آگاهانه و خواه نا آگاهانه بر روی
مسیری قرار گرفتهاند
که این دولت برای آنها
تایین کرده است و به نوعی مردم عروسک های
بازی دولت شدهاند
.
وقتی
که تاریخ ایران را در کتاب تاریخ مدارس
حذف کردند ، وقتی که اسلام را تاریخ ایران
نهادند ، وقتی که آزادی خواه بودن مردم
ایران باستان را به بی کفایتی تشبیه کردند
، وقتی که هنرمندان روشن اندیش و جوانان
باهوشمان را در خفقان خفه کردند ، وقتی
که جوانان ما یعنی از من نوعی تا تمامی
جوانان ایران که به دلیل بیان واقعیات
حیاتی و سیاست سخن گفتند و به جای استقبال
دولت آنها
را تهدید و مجبور به زندگی در غربت شدند
و وقتی که جشن های مان را همچون چهارشنبه
سوری و 13بدر
را برایمان حرام خواندند ما کجای تاریخ
را می ساختیم ؟
زمانی
که ملایان برای پرکردن جیبهای
عمیق و نا محدود خود حتی برای تاریخ ما
تصمیم میگیرند
و جشن های باستانی ما را از تاریخ ایرانیان
پاک میکنند
مردم چرا سکوت میکنند
.
شاید
دلیلش بر میگردد
به همان راهی که جمهوری اسلامی زیر کوبی
اش را کرده و مردم را برای آسفالت آن به
جلو با اعدام و خفقان و شکنجه هل میدهد
.
چندی
پیش خبری از چسباندن پارچه های سیاه در
خیابانها
و آویز کردن اعلامیه های سیاه با متن های
اسلامگرایی را دیدم که دقیقاً یک هفته به
فرا رسیدن جشن های نوروزی ما میباشد
.
از
کجا معلوم شاید همین فردا بر پا کنندگان
جشن های باستانی و ایرانی را همین مردی
که با شاهکلید
به امید مردم شکل گرفت ، مردمی نادان ،
کافِر و ضد ولایت فقیه بداند و آمار روز
افزون اعدام هایش را بیش تر کند تا شاید
در تاریخ بتواند رکورد خون خواران ترین
ها کسب کند .
ما
جوانان از نسل و خون ایلامیان هستیم .
ما
همان هخامنشیانی هستیم که سعی بر آزادی
انسانها
و یکی بودن حق مرد و زن هستیم .
توجه
داشته باشیم که این تبعیض نژادی نیست ،
این یاد آوری می باشد
که بدانیم از چه ملتی بودهایم
ما نژادی برتر نیستیم بلکه نژادی از انسان
بودهایم
.
انسانی
که حقوق خودش را با برادرانش و خواهرانش
یکی دانست .
این
مقاله اشاره به تلاش برای برتر بودن نیست
بلکه به بهتر زیستن و آزاد زیستن اشاره
دارد .
پس
چه شد ؟ چشمانمان از این مردمان کور است
!
چه
چیزی ما را به اینجا کشید که رتبه ی شادیمان
به بالای 100
در
جهان رسیده و گذرنامه مان نیز به همچنین
؟
مشکل
ما خود ماییم !
آنجایی
که هنرمندان مان گفتند :
اقیانوسم
مرد ، کشتی کجایی
یا
دستاتو
و پاک کنید از بوی زنجیر ، ندارم دستی تو
دستاتون
اما
دولت جمهوری مفسد ایران آنها
در زیر زمین جای داد و یا همین سیاست مداران
و کنش گران سیاسی ما آنها
را مطرب میخوانند
.
نه
!
نه
!
نه
!
این
همین ما هستیم ، این اندیشه ی جوان جامعه
است ، این آزادی خواهان جامعه هستند .
صدای
جوانان را نه جمهوری اسلامی شنید نه آزادی
طلبان خود نما .
جمهوری
اسلامی همانند ویروسی در دل ما جوانان
رخنه کرده صدای ما صدای فرا تر از آن است
که این تندرو ها بشنوند .
اگر
جوانان جامعه جشن های ملی را نمی شناسند
، اگر جشن ها را آن طور که باید برپا کنند
، بر پا نمی کنند
، اگر صدای اعتراضی به گوش نمی رسد ، اگر
طرفدار شادی های گذرا بیش تر از واقعیت
تلخ جامعه است ، دلیلش جز من و تو کسی دیگر
نیست .
چرا
که ما به جمهوری اسلامی اجازه ی ماندن
دادهایم
چرا که ما راه پیچ در پیچ آزادی را رها و
به راهی که جمهوری اسلامی می گویید راه
راست است روی آورده ایم که انتهایش جز غم
، اندوه و نابودی چیز دیگری نیست .
جشن
های ما باید بر جا بماند تا تاریخ تفکر
ایرانی از بین نرود که همان تاریخ انسان
بودن است .
هر
چه جشن های تاریخی -
اجتماعی
ما از بین برود در انتها انسان بودن جامعه
ی ما از بین می رود و مجسمه هایی که دست
کار جمهوری خون خوار اسلامی است می شویم
.
خطاب
به سیاسی ها ، کنش گران و آزادی طلبان :
این
صدای جونان ایران است ، جوانان ایران
خاموش نیستند ، آنها
در خفقان اسلام گرایانند .
آنها
صدایشان در جامعه پخش می
شود
اگر شما نمی
بینید
و نمی شنوید دلیلش دور بودن شما از جوانان
است .
ما
ننگ بودن و مفسد بودن جمهوری اسلامی را
می دانیم و امید همه ی ما آزادی ایران و
آزاد زیستن است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر